۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

سالگرد شهادت عليرضا رييس نخستين شهيد پان ايرانيسم


در تاريخ  8خرداد 1325  هنگاميکه عليرضا رئيس سرگرم ساختن نارنجکی بود ، ناگهان مواد منفجره ، حادثه خونينی آفريد . با انفجار باروت بدن عليرضا رئيس تکه تکه شد.
و نام اولين شهيد نهضت پان ايرانيسم در تاريخ جاودانه گشت .
عليرضا همراه با بيژن فروهر و داريوش همايون و دهها تن ديگر در شاخه نظامی انجمن فعاليت می کرد. در آن هنگام ليست سياه۳۰۰  صد نفره يي شامل بيگانه پرستان و سر سپردگان بيگانه توسط انجمن تهيه شده بود و قرار بود نارنجک ها عليه آنان استفاده شود .
پس از شهادت عليرضا رئيس متنی توسط محسن پزشکپور نوشته شد که به فرمان رئيس مشهور است . اهميت اين متن در اين است که در آن برای اولين بار از نام پان ايرانيسم برای شناساندن جنبش و انجمن استفاده شده .
البته اصطلاح پان ايرانيسم پيشين توسط دکتر محمود افشار در  ماهنامه ی آينده  در معنای صرفاً فرهنگی آن بکار رفته بود . ولی محسن پزشکپور با غنی سازی اين واژه ، پان ايرانيسم را در معنای سياسی ـ فرهنگی و اجتماعی و حتی جغرافيايي آن مصطلح ساخت .
    
فرمان رئیس
     ما بنیاد گذاران انجمن که نخستین پایه های ایران پرستی را بر روی شانه های خود برپا کردیم،امروز و در این ساعت به خاطر آنکه انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییر ناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوید رهسپار سازیم و به خاطر آنکه هرگز نگذاریم این شعله های آتش وطن پرستی که امروز از قلوب ما زبانه می کشد خاموش گردد و به خاطر آنکه آرزو و ایده مشترکی را که همگی در قلب داریم تقدیم جامعه ایرانی و مبنای تعلیمات و فلسفه و کلیه عقاید انجمن خویش سازیم،می گوییم «پان ایرانیزم»آن آرزوی مقدس است که بر قلوب جملگی حکومت می کند.
    اکنون به خدای خود وبه شرافت انجمن خود و به خون نخستین شهید و سرباز فداکار انجمن «علیرضا رئیس»سوگند یاد می کنیم که برای همیشه و تا ابد جز پان ایرانیزم برای خود هدف و آرزویی تخصیص ندهیم  و ایران را جز به سوی این آینده درخشان و دوست داشتنی نرانیم.
   ای آیندگان ای کسانی که روزی زمام امور انجمن کنونی ما را در دست می گیرید،مردم مبارز! کسانی که برای عظمت ایران به سازمان مقدس ما می پیوندید،زمامداران!ای افرادی که بر فرزندان داریوش و سیروس حکومت می کنید،ای خواننده عزیز،شاید وقتی که این سطور را می خوانی اجساد ما خاک شده باشد.شاید که مکان ما کنج زندان باشد و شاید به جرم وطن دوستی آواره کوه و دشت باشیم یا قلوب ما را که کانون آتش ایرانپرستی است تیرهای جانگداز دشمنان میهن سوراخ سوراخ نموده باشد.اما،از تو می خواهیم و به تو می گوییم و تو را به اهورامزدا خدای بزرگ ایران سوگند می دهیم که به پاس احترام روح شهدای ایران و به یاد بنیانگذاران انجمن و به خاطرعظمت ایران و برای همیشه نیزتو یک آرمان داشته باشی و معتقد به این عقیده گردی:«پان ایرانیزم»

شاید این آرزو در زمان ما و در دوره تو به حقیقت نپیوندد.اما،باشد.تو موظفی ذره ای از این اخگر را که در سینه داری در قلوب دیگران و آیندگان وارد کنی تا سینه به سینه بگردد و خاموش نشود.مطمئن باش روزی می رسد که این آتش پلیدی ها را بسوزاند و جز پاکی چیزی بر جای نگذارد.تا آن روز،این وصیت ماست:
    «شما هاله سیاه را از دور پرچم ایران برنگیرید.این هاله،نشانه عزاداری و ماتم ما است تا وقتی که به هدف مقدس خود نرسیده اید ، تا زمانی که عظمت ایران را اعاده ننموده اید،شما را به ناموس وطن سوگند این هاله را برنگیرید و نعره کشان بگویید: به پیش برای محو این هاله «سیاه» به پیش برای آن روز تاریخی و مقدس،آن روز سعادت بار فرح بخش،آن روز برای نخستین بار پرچم سه رنگ ما بدون هاله سیاه در دست جوانان فداکار ایران و سربازان غیور انجمن در اهتزاز خواهد بود.»
    هموطنان،درود بر شما و شهدای ایران،درود بر قهرمان پیشاهنگ و شهید راه آزادی ایران علیرضا رئیس.
ایران را به شما می سپاریم و شما را به اهورامزدا.
دسته بندي جستاري: يادواره ها - نوشتارهاي پان ايرانسيتي
+ نوشته شده در    به دست پايگاه آريو برزن |  پاينده ايران

۱۳۸۹ فروردین ۲۰, جمعه

ابوالفضل عابدینی به یازده سال زندان محکوم شد

خبرگزاری هرانا – ابوالفضل عابدینی نصر ، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به 11 سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، شعبه یکم دادگاه انقلاب اهواز ابوالفضل عابدینی خبرنگار مستقل و از مسئولین سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را به اتهامات ارتباط با دول متخاصم (5 سال)، عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر درایران (5 سال) و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه (1 سال) و در مجموع به 11 سال حبس تعزیری محکوم نمود.
یکی از استنادات دادستان در خصوص اتهام عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران کارت ویزیت عابدینی با عنوان "مسئول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران" است که ضمیمه پرونده شده بود.
حکم زندان ابوالفضل عابدینی اواخر اسفندماه 1388 صادر شده و9 فروردین ماه امسال به آقای دکتر محمد اولیایی فرد وکیل ایشان ابلاغ شد.این حکم مربوط به پرونده پیشین آقای عابدینی است که به بازداشت ایشان در تیرماه سال گذشته 1388   و آزادی با قید وثیقه 300 میلیونی در آبان ماه همان سال منجر شد.
ابوالفضل عابدینی آخرین بار نیمه شب 11 اسفند ماه 1388 در منزل مسکونی خود در رامهرمز با محاصره منزل و ضرب و شتم شدید دستگیر گردید و به انفرادی بند2 الف زندان اوین منتقل شد که علیرغم گذشت بیش از یکماه، اتهامات پرونده جدید هنوز به دکتر اولیایی وکیل ایشان ابلاغ نگردیده است.
دسته بندي جستاري: بخش سرور ابوالفضل عابدینی

۱۳۸۹ فروردین ۱۴, شنبه

رنجنامه مادر ابوالفضل عابدینی

آن شب ابوالفضل در آغوشم غنوده بود
آن شب ابوالفضل به دامانم پناه آورده بود.
ومن دلشاد بودم که می توانم تا سپیده ی صبح به چهره ی رنج کشیده اش خیره شوم تا گوشه ای از شکوه های نگفته اش را بخوانم.تا زخم های شلاق وتازیانه ی نابکاران را که از من می پوشاند تیمار کنم. می خواستم تا صبح به سینه ی سوزانم بفشارمش تا جبران شبهای فراقمان گردد. ناگاه در سکوت شب گرفتار شبیخون شدیم ،راهزنان وحشیانه به آشیانه مان حمله ور شدند.حاضر بودم همه ی ثروت نیاندوخته ام را پیشکش کنم تا خلوت مادر وفرزندی مان را برهم نریزند.تا دوباره بال وپر مرغ خوش خوانم را نسوزانند، تا روشنای خانه ام را ظلمتکده نسازند. تا خواب خوش فرزندم را نیاشوبند واز بستر آرام به حبسش نکشانند .تا باز مدهوش عطر نافه مشکین آهوی رمیده ام نگردم تا باز گل رویش را در رخت زندان پژمرده نیابم.همه تن سپر شدم ،سپری پیر وناتوان در برابر سپاهی یاغی که برای به چنگ آوردن جگر گوشه ام تا بن دندان مسلح آمده بودند . در برابر یورش یک لشکر که هر چه سر راهشان بود درهم کوبیدند تا به جان جانانم دست یابند ، دستان لرزانم را حصار تنش کردم. خودم را پیش انداختم تا مرا جای او ببرند .زندان جای دلبند من نیست. زندان روزگار جوانی جوانکم را ربود.گفتم از گیس سپیدم شرم مکن. مرا جای او دربند کن ، بگذار پسرکم دمی بیاساید. شرم نکرد،بر جان رنجورم تاخت.

کدام مادری است که واهمه کند از آنکه رنج پسر به جان خَرَد؟
صیاد شرم نکرد ،دام گستراند،پر پرواز کبوتر بچه ام را چید و در قفس افکندش . ابوالفضل عابدینی قربانی تمام قد عشق به ایران است . در زمانه ای که تنها وتنها به جرم وطن پرستی ، جوانیِ جوانان وطن در سلول های تنگ و تاریک انفرادی ، به سرگردانی و انتقال از این زندان به آن بازداشتگاه ، از دادگاه انقلاب به دادستانی ، تحت انواع فشارها و شکنجه ها ، توهین ها و تهدیدها ، با اعمال محرومیت های مختلف ، احضارها و بازجویی های طولانی و مکرر سپری می گردد .

این منم ، مادر ابوالفضل عابدینی که انسانیت را به او آموختم و زندگی با شرافت را پیش از هر چیز از اوخواستم . آموزه های کودکی او وجودش را از عشق به همنوع مالامال کرد تا بدان جا که امروز دلیرانه برای دفاع از حقوق پایمال گشته کارگان وطنش ، معلمان سرزمینش و رانندگان شرکت واحد پیش قدم شود .ابوالفضل عابدینی از خطه ی خوزستان و از دامان ایل بختیاری برخاسته ، از همین روست که ظلم و بیداد را تاب نمی آورد و در برابر اهریمن بی عدالتی خروشی جاودانه سر داده ، دلسوزی برای مام وطن و تلاش پیگیر برای سربلندی ایران از اوان نوجوانی در وجودش نهادینه گشته و تا به امروز که سربازی راستین برای آزادی ایران به شمار می آید .
سالهاست که فعالیت های میهن پرستانه ی ابوالفضل عابدینی خاری است در چشم تجزیه طلبان خوزستان .برای جوان ۲۸ ساله ای که شیفته ی تاریخ و فرهنگ پربار ایران است ، که اتحاد کرد و ترک و بلوچ و بختیاری و ترکمن را فرا راه خویش قرار داده ، برای قلب پر مهری که به عشق ایران می تپد ، برای سر پر شوری که سودایی جز مالکیت قطعی ایران بر جزایر تنب کوچک و بزرگ و ابوموسا ندارد ، برای جوانی چنین معتقد که در جو فشار و خفقان کنونی ، ماندن و ساختن ملک ایران را به رفتن و آسودن به بهای همه ی سختی ها به جان خریده ، برای جوان غیرتمندی که گشاده دستی در واگذاری سهم ایران در دریای مازندران را به هیچ روی بر نمی تابد ، برای مبارزی که زبان گویای دردها و رنج های کارگران این سرزمین است ، زندان جایگاه مناسبی نیست

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

سخنرانی های سرور دکتر ابراهیم میرانی - 1

با درود فراوان به همه یاران پان ایرانیست و هم اندیشان گرامی
برآن هستیم از این پس مجموعه ای از سخنرانی های زنده یاد سرور دکتر ابراهیم میرانی مسوول تشکیلات حزب پان ایرانیست در خوزستان و از هموندان شورای عالی رهبری را در پوشه های شنیداری با گنجایش پایین در دسترس علاقه مندان بگزاريم.
به مناسبت فرا رسیدن نوروز باستانی، سخنرانی سرور میرانی در "دیدار نوروزی" دوم فروردین 1388 را به یاران پیشکش می داریم.
از زمان پایه گذاری حزب پان ایرانیست در سال 1330 همه ساله در جشن نوروز پان ایرانیست های هر شهر به دیدار مسئول حزب در آن شهر یا استان و پیشکسوتان حزبی می روند که این دید و بازدید به "دیدار نوروزی" شناخته می شود. ابتدا دیدار نوروزی در 6 فروردین زادروز اشو زرتشت بود که به دلیل شایعات زیاد مبنی بر زرتشتی بودن پان ایرانیست ها به دوم فروردین منتقل شد.
این آخرین سخنرانی روانشاد دکتر میرانی در دیدار نوروز پان ایرانیست های خوزستان است.
گنجايش 3.4 مگابايت - زمان 15 دقيقه

۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

چهارشنبه سوري خجسته باد-

برگرفته از کتاب آناهیتا رویه‌ی 100 تا 102
آتش‌افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین دیرین است و همه جشن‌های باستانی با آتش که فروغ ایزدی است، پیشباز می‌شود‌. آن‌چنان‌که در اوستا آمده، فروردین (جشن نوروز) هنگامی است که فرورهای نیاکان از برای سرکشی بازماندگان از آسمان فرود آیند و ده شبانروز در خان و مان پیشین خود به سر برند‌. این ده روز‌، همان آخرین پنج روز از آخرین ماه سال و پنج روزی است که به سال می‌افزودند تا سال خورشیدی، درست دارای 365 روز باشد‌. این پنج روز را پنجه - پنجه دزدیده - پنجوه - بهیزک (وهیچک) - گاه - اندرگاه - روزهای گاتها می‌گفتند‌. ناگزیر در روزی که از برای پیش‌آمد آغاز سال آتش می‌افروختند‌ و شادمانی می‌کردند‌، بیرون ازین ده روز نبود‌. شک نیست که افتادن این آتش‌افروزی به شب آخرین چهارشنبه سال، پس از اسلام است، چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند‌. هر یک از دوازده ماه نزد آنان بی‌کم و بیش سی روز بود و هر روز به نام یکی از ایزدان خوانده می‌شد، چون هرمزروز- بهمن‌روز- اردیبهشت‌روز و جز اینها‌. روز چهارشنبه یا یوم‌الارباع نزد عربها روز شوم و نحسی است‌. جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده «و الاربعاء یوم ضنک و نحس»(1). شعر منوچهری گویای همین روز تنگی(ضنک) و سختی و شومی است:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور                       بسا تکین می خور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا با پیش‌آمد سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار مانند‌.
در کهن‌ترین جایی‌که از آتش‌افروزی سوری یاد شده، در تاریخ بخاراست‌، تالیف ابوجعفر نرشخی (286-248). این کتاب را ابونصراحمدبن‌محمدبن‌نصرالقباوی در سال 572 از عربی به فارسی برگردانیده است‌.
درباره جشن سوری گوید: «وچون امیر سدید منصوربن‌نوح به ملک بنشست اندر ماه شوال سال به سیصد و پنجاه به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای‌ها را دیگر بار عمارت کردند و هرچه هلاک و ضایع شده بود، بهتر از آن به حاصل (کردند). آن‌گاه امیر سدید (به سرای) بنشست‌. (هنوز) سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنان‌که عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند‌. پاره آتش بجست و سقف سرای درگرفت و دیگرباره جمله سرای بسوخت و امیر سدید هم در شب به جوی مولیان رفت ...»(2)
چنان‌که دیده می‌شود، در سخن از آتش‌افروزی شب‌سوری گفته شده «عادت قدیم است‌.» دیگر اینکه گفته شده «شب‌سوری» بدون چهارشنبه‌. شک نیست که این آتش‌افروزی در پایان‌ سال، همان جشن چهارشنبه‌سوری کنونی است‌.
از اینکه این جشن در سه‌شنبه شب گرفته می‌شود، از اینروست که نزد ایرانیان، چنان‌که نزد بسیاری ازگروه معروف به هندواروپایی ، شب پیش از روز به شمار می‌رود‌ (3) ، بسا در اوستا گفته شده:  در هنگام سه شب یا در هنگام نه شب به جای سه روز و نه روز‌.
 

در بهرام نیایش در پاره 16 آمده:
«بشود که رمه‌ای از چهارپایان از آن تو شود و گروهی از مردان‌، بشود که از منش ورزیده برخوردار شوی، بشود شاد زندگی کنی به شبهایی که خواهی زیست‌.»
در فروردین یشت پاره 49 آمده: «فرورهای نیک توانای پاکان در هنگام (جشن گهنبار) همسپتمدم از آرامگاهان خود به سوی زمین فرود آیند و ده شب پی در پی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان درین جا به سربرند‌.»
شنبه یا شنبد
به فال نیک و به روز مبارک شنبد                               نبید گیر و مده روزگار خویش به بد
منوچهری
یک واژه بابلی است به دستیاری تازیان به ایران رسیده است‌. آن‌چنان‌که در آغاز گفتم، نزد ایرانیان‌، ماه به چهار هفته بخش نمی‌شده‌. شباتو Shabbatu که در عربی، ثبت شده، روز پانزدهم (هرماه) و روز آسایش بود‌.(4)
اما سوری که به جای جشن به کار رفته، به این واژه چندین‌بار در اوستا برمی‌خوریم: سوئیریه Suriya و به معنی چاشت به کار رفته در پهلوی و فارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده:
در سور جهان شدم و لیکن                                        بس لاغر بازگشتم از سور
زین سور زمن بسی بتر رفت                                      اسکندر و اردشیر و شاپور
گر تو سوی سور می‌روی رو                              روزت خوش باد و سعی مشکور    ( ناصر خسرو )
سورنای، نایی است که در مهمانی و عروسی نوازند‌.
در پایان باید یادآور شد: در جشن چهارشنبه‌سوری از روی شعلة آتش جستن و ناسزایی چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود، آتش را نماینده فروغ ایزدی نمی‌دانستند‌، آن‌چنان‌که در آتش‌افروزی جشن سده که به گفته گروهی از پیشینیان، پرندگان و چارپایان را به قبر و نفت اندوده، آتش می‌زدند ، از روزگاران پس از اسلام است‌.(5)
1- المحاسن و الاضداد، مصر 1350، ص 277.
2- تاریخ بخارا به اهتمام مدرس رضوی، تهران، ص 32.
3- Ostiranische Kultur. Von with. Geiger, Erlangen, 1882, 2,3,315.
4-  نگاه کنید به جلد اول یشتها‌، ص79‌.
5- جشن سده ، نشریه انجمن ایرانشناسی ، تهران 1324‌، ص‌22‌.
برگرفته از:http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/298-4shanbesori-pordavod.html

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

دستگیری دوباره ابوالفضل عابدینی همراه با ضرب و شتم شدید توسط اطلاعات سپاه

با نهایت تاسف و ناراحتی خبر رسید یار مبارز و مهین پرست دلیر ما ابوالفضل عابدینی یکی از هموندان تشکیلات حزب پان ایرانیست در خوزستان بامداد 12 اسفندماه برای چندین بار توسط مامورین اطلاعاتی جمهوری اسلامی دستگیر شد. عابدینی که پس از  آزادی در آبان ماه جاری فعالیتی نداشت به بدترین شکل ممکن بازداشت شد و ما هنوز از دلایل دستگیری ایشان آگاه نیستیم.این هم در آستانه نوروز هدیه ای بود به خانواده و دوستان و یاران و همه میهن پرستان.... مجموعه فعالان حقوق بشر و دیگر تارنماهای خبری جریان دستگیری ایشان را بدین گونه بازتاب داده اند:
دستگیری دوباره ابوالفضل عابدینی همراه با ضرب و شتم شدید توسط اطلاعات سپاه
ابوالفضل عابدینی، فعال حقوق بشر و روزنامه نگار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
خبرگزاری هرانا - ساعت 2 نیمه شب گذشته 12 اسفندماه مامورین اطلاعات سپاه پاسداران با یورش به منزل ابوالفضل عابدینی خبرنگار و از همکاران مجموعه فعال حقوق بشر در ایران، پس از شکستن درب منزل وی را بازداشت کردند.

به گزارش هرانا مامورین اطلاعاتی که کاملا مسلح و تعداد آنها بیش از 50 نفر بود و برخی از آنان نقاب به چهره داشتند همگی از اطلاعات سپاه رامهرمز و اهواز بودند.
آنها کوچه ای که منزل عابدینی در آن قرار داشت و همچنین خانه های اطراف را محاصره کرده و قصد ورود داشتند که با مقاومت خانواده ایشان مواجه شدند و به همین دلیل اقدام به شکستن شیشه های منزل مسکونی ایشان نمودند و پس از چند ساعت درگیری همراه با ایجاد رعب و وحشت از سوی مامورین و مقاومت افراد خانواده سرانجام با کندن درب منزل با میله های فولادی وارد حیاط شده و پس از شکستن تمام شیشه ها و تخریب در و پنجره، ایشان را با ضرب و شتم شدید در ساعت 5 صبح دستگیر کردند.

سر و صدای ایجاد شده و فریادهای اهالی خانه در این مدت باعث شد همسایگان و اهالی کوچه همه از خانه های خود خارج شوند و نظاره گر این عمل وحشیانه باشند. شدت عمل ماموران آنچنان بود که شیشه های همسایگان نیز از خرد شدن مصون نماند.
در این درگیری مادر و برادر و زن برادر عابدینی به شدت مجروح شدند. حکمی که ماموران برای ورود به منزل نشان دادند خوانا نبود و مرجع صادر کننده آن نیز نامشخص بود .آقای عابدینی دقایقی پیش از دستگیری اعلام کرد از نخستین روز زندان دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهد زد.

لازم به ذکر است ابوالفضل عابدینی 4 آبان ماه امسال با قرار وثیقه از زندان سپیدار اهواز آزاد شده بود و قرار بود در چند روز آینده حکم صادره به ایشان ابلاغ شود.
 برگرفته از:خبرگزاری هرانا
 

 پارس دیلی نیوز: http://parsdailynews.com/61304.htm

۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

بازداشت چهار عضو حزب پان ایرانیست در فرودگاه اهواز

گزارش دریافتی(ایران پرس نیوز): بر اساس اخبار رسیده ساعاتی[12 شب 5شنبه6 اسفند] پیش نیروهای امنیتی با ورود به محوطه فرودگاه اهواز چهار تن از یاران و اعضای حزب پان ایرانیست را در کمال بی احترامی و به طرزی وحشیانه بازداشت کردند .سروران کرمانی و سلیمانی که از تهران برای شرکت در مراسم چهلم درگذشت دکتر ابراهیم میرانی عضو شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست که قرار بود فردا ۷ اسفند برگزار گردد به خوزستان رفته بودند به همراه دو تن از یاران دیگر در فرودگاه اهواز بازداشت شده و به مکانی نامعلوم منتقل شدند .شایان ذکر است که از سویی دیگر نیروهای امنیتی و انتظامی به منزل سرور فرهاد باغبانی یورش برده و منزل وی را مورد تجسس و بازرسی قرار داده و کامپیوتر و وسایل شخصی وی را با خود بردند.

یادآوری مهم: دوتن دیگری که بازداشت شدند سروان "مهدی نور" و "فرهاد باغبانی" از جوانان پان ایرانیست خوزستان هستند که همراه با مهندس کرمانی و سرور سلیمانی در فرودگاه بازداشت شدند.. یاران گرامی نام این دو تن را نیز در گزارشهای خود ذکر کنند.



هرانا خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

کمیته گزارشگران حقوق بشر در ایران
ایران پرس نیوز

گویا نیوز

بالاترین

تویتر فید بک

اتحاد برای ایران

خبرنامه ملی ایران

جستجوگر کدوم

رهانا - خبرگزاری حقوق بشر

سازمان جوانان پان ایرانیست